عبدالله بن کثیرعبدالله بن کثیر مکی از قراء سبعه است. وی از ایرانیانی بود که کسرای ایران او را با کشتیهایی که به یمن فرستاده بود، برای فتح حبشه گسیل داشت. ابن کثیر مردی فصیح و بلیغ بود؛ و از جمع صحابه عبدالله بن زبیر و انس بن مالک را درک کرد. او در سال ۱۲۰ هجری قمری درگذشت. کسانی که از وی راویت کردهاند، عبارتاند از: بَزْی (احمد بن محمد بن عبدالله) و قُنْبُل (محمد بن عبدالرحمن). فهرست مندرجات۱.۱ - ویژگیهای ظاهری ۲ - پیشوایی قرائت قرآن ۳ - اولاد ایرانیان ۴ - قراء سبعه ۵ - قاریان معروف دیگر ۶ - اتفاق مردم درباره قراء سبعه ۷ - چگونگی رواج قرائات سبعه ۸ - ابن کثیر از قراء سبعه ۹ - پیروی بصری از ابن کثیر ۱۰ - نقل حدیث از ابن کثیر ۱۱ - روایت قرائت از ابن کثیر ۱۲ - روش ابن کثیر در قرائت ۱۲.۱ - بسم الله ۱۲.۲ - مد ۱۲.۳ - میم جمع ۱۲.۴ - هاء ضمیر ۱۲.۵ - تاء تأنیث ۱۲.۶ - دو همزه همجوار ۱۲.۷ - یاء اضافه ۱۲.۸ - خواندن یاء اضافه به اثبات ۱۲.۹ - همزه دوم از دو همزه همجوار ۱۳ - وفات ابن کثیر ۱۴ - پانویس ۱۵ - منبع ۱ - معرفی عبدالله بن کثیرابن کثیر که نامش عبدالله بن کثیر بن عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروز بن هرمز مکی و کنیهاش ابومعبد میباشد، به جهت نسبتش به بنیعبدالدار، الداری نیز گفته میشد. به جهت نسبت (این نام) به دارین که مکانی است در بحرین و از آنجا عطر گرفته میشد.وی در سال ۴۵ (ه. ق) در مکه به دنیا آمد و در عراق اقامت گزید. ۱.۱ - ویژگیهای ظاهریوی را اینگونه توصیف نمودهاند: بلند بالا و تنومند، گندمگون، چشم زاغ، دارای سر و محاسن سفیدی بود که گاهی آن را با حنا رنگ میکرد. دارای زبانی فصیح و بلیغ بوده و به آرامش و وقار آراسته بود. ۲ - پیشوایی قرائت قرآنابن کثیر در مکه سمت امامت و پیشوایی قرائت قرآن داشت، وی قرآن را بر عبدالله بن ثابت، ابن ثابت مخزومی قرائت نمود و وی بر ابن کعب و عمر بن خطاب قرائت کرد و آنان بر خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قرائت نموده بودند. [۱]
تقوی، محمدعلی، کتاب تاریخ قرآن مجید، تهران، کیهان، ۱۳۲۸، ص۶۸.
[۲]
حجتی، محمدباقر، تاریخ قرآن، ص۳۱۶ ـ ۳۱۷، بیروت، ۱۳۷۵.
طبرسی میگوید: او در دوران حیات خویش، قاری و معلم قرآن بود. [۴]
تقوی، محمدعلی، کتاب تاریخ قرآن مجید، ص۶۸، تهران، کیهان، ۱۳۲۸.
[۵]
ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۴۳ – ۴۲، مصر، ۱۳۴۸.
[۶]
حجتی، محمدباقر، تاریخ قرآن، ص۳۱۶ - ۳۱۷، بیروت، ۱۳۷۵.
۳ - اولاد ایرانیانوی از ایرانیانی بود که کسرای ایران او را با کشتیهایی که به یمن فرستاده بود، برای فتح حبشه گسیل داشت. ابن ندیم در الفهرست آورده است که: «گفته شده ابن کثیر اولاد ایرانیان است که انوشیروان آنها را به یمن فرستاد تا حکومت را از حبشبان گرفتند و به سیف بن ذی یزن که به تظلم به دربار انوشیروان آمده بود، سپردند». [۷]
ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۴۰، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۴۳، چاپ اول.
[۸]
تقوی، محمدعلی، کتاب تاریخ قرآن مجید، ص۶۸، تهران، کیهان، ۱۳۲۸.
[۹]
زنجانی، ابوعبدالله، تاریخ قرآن، ص۸۱، بیروت، ۱۳۸۱، چاپ سوم.
۴ - قراء سبعهعبدالله بن کثیر مکی یکی از قراء سبعه (هفتگانه) است. در میان علوم اسلامی، اولین علمی که تکوین یافت، علم قرائت، و پس از آن علم تفسیر بود. قرآن کریم بر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به زبان عربی نازل شد. در ابتدا که قرآن اعرابگذاری و نقطهگذاری نشده بود، چون عرب دارای لهجههایی خاص بود، در شیوه قرائت، تجوید و نوشتن بعضی کلمات به جهت روایتهای گوناگونی که از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده بود، اختلافهایی پیش آمد. گروهی از مسلمانان به موضوع قرائت و نحوه آن اهمیتی خاص دادند و به عنوان افرادی متخصص و ماهر در امر قرائت شهرت یافتند؛ به گونهای که مردم برای آموختن این مهم، از اطراف و نواحی مختلف به سوی آنها روی میآوردند. هفت نفر از بین آنها به جهت تقوا، شأن و جایگاه علمی، صحیح بودن سندهای روایتشان و ... دارای معروفیت و حسن شهرت خاصی شدند که به قراء سبعه شناخته شدهاند و قرائتهای آنها، به قرائات هفتگانه معروف است. اینان عبارتاند از: ۱. ابوبکر عاصم بن ابیالنجود کوفی؛ ۲. ابوعبدالله نافع بن ابینعیم مدنی ؛ ۳. عبدالله بن کثیر مکی؛ ۴. ابوعماره حمزة بن حبیب زیات کوفی؛ ۵. ابوالحسن علی بن حمزه کسائی؛ ۶. ابوعمرو بن علاء بصری؛ ۷. عبدالله بن عامر دمشقی. ۵ - قاریان معروف دیگرافزون بر این هفت قاری، سه تن دیگر نیز از قاریان معروف هستند که عبارتاند از: ۱. خلف بن هشام بزاز بغدادی؛ ۲. یعقوب بن اسحاق؛ ۳. ابوجعفر یزید بن قعقاع. [۱۰]
حجتی، سید محمدباقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ص۲۵۰، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، زمستان ۱۳۶۰.
۶ - اتفاق مردم درباره قراء سبعهفضل بن حسن طبرسی علت و انگیزۀ اتفاق مردم را در مورد قرائت این قاریان و پیروی از آنان دو امر مهم میداند. ۱. اهتمام ویژه به وقتگذاری فراوان دربارۀ قرائت قرآن، علاوه بر آن از دانش فزونتری نسبت به دیگر قاریان برخوردار بودند؛ ۲. قرائت این قاریان لفظاً و سماعاً از آغاز تا انجام قرآن مجید به طرز مسند به دست آمده است. ۷ - چگونگی رواج قرائات سبعهاین دوره، زمان رواج قرائات سبعه است که با شروع از ناحیۀ ابوبکر بن مجاهد تیمی بغدادی در کتابی موسوم به «القرائات السبعه» انجام گرفته. وی قرائت را از ابیالسائب عبدالله بن السائب مخزومی، ابیالحجاج مجاهد بن جبر مکی و ابن عباس دریافت کرد. ابن السائب بر ابی بن کعب و عمر بن خطاب خواند و مجاهد بر عبدالله بن السائب و عبدالله بن عباس خواند. ابن عباس بر ابی بن کعب و زید بن ثابت خوانده و ابی و زید و عمر بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خواندند. علاوه بر آنچه در کلام طبرسی آمده است، چون ضبط راویان قرائات، به دلیل کثرت آنها در توان مردم نبوده است، در میان قرائتی که موافق رسم الخط مصحف عثمانی بوده، به قرائتی بسنده کردند که حفظ آنها آسان به نظر میرسید و قرائت بر طبق آنها منضبط مینمود؛ ازاینرو به قرائت کسانی روی آوردند که مشهور به ضبط و امانت و صرف عمری طولانی در امر قرائت بوده و مردم در فرا گرفتن از آنان اتفاق نظر داشتهاند؛ در نتیجه از میان مجمع قاریان در هر شهر و سرزمین پیشوایی در قرائت برگزیدند که ابن کثیر مکی منتخب قاریان مکه بود. [۱۲]
سیوطی، عبدالرحمن، الاتقان فی علوم القران، ج۱، ص۱۹۸، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، منشورات شریف رضی، قم، بیدار و غریزی، بیتا.
[۱۳]
سیوطی، عبدالرحمن، الاتقان فی علوم القران، ج۱، ص۱۹۷، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، منشورات شریف رضی، قم، بیدار و غریزی، بیتا.
[۱۴]
زرکشی، بدرالدین محمد بن عبدالله، البرهان فی العلوم القرآن، ج۱، ص۱۱۵ - ۱۱۶، تحقیق ابوالفضل ابراهیم، مصر، ۱۹۵۷.
[۱۵]
زرکشی، بدرالدین محمد بن عبدالله، البرهان فی العلوم القرآن، ج۱، ص۳۹، تحقیق ابوالفضل ابراهیم، مصر، ۱۹۵۷.
[۱۶]
ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۴۰، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۴۳، چاپ اول.
۸ - ابن کثیر از قراء سبعهعبدالله بن کثیر مکی یکی از قراء سبعه است. وی مردی فصیح و بلیغ بود. ابن کثیر از تابعینی است که گروهی از صحابه را درک و از آنها نقل کرده است. ابن کثیر از جمع صحابه عبدالله بن زبیر، ابوایوب انصاری، انس بن مالک، مجاهد بن جبر و درباس موالی ابن عباس، عبدالله بن عباس را در مکه ملاقات، و از آنها روایت نموده است. [۱۷]
تقوی، محمدعلی، کتاب تاریخ قرآن مجید، تهران، کیهان، ۱۳۲۸، ص۶۸.
۹ - پیروی بصری از ابن کثیرابیعمرو بصری ـ که خود یکی از قاریان هفتگانه است ـ از او بهره جسته، وی را در زبان عربی از مجاهد داناتر میداند. قرائت او را علاوه بر ابیعمرو بصری، پیشوایانی چون خلیل بن احمد و شافعی نقل کردهاند. ابن کثیر تا هنگام مرگ پیشوای مورد پذیرش مردم مکه در قرائت قرآن کریم بوده است. ۱۰ - نقل حدیث از ابن کثیربخاری و مسلم در صحیحین از وی نقل حدیث نموده و گروهی او را به وثاقت ستودهاند. ۱۱ - روایت قرائت از ابن کثیرقرائت ابن کثیر توسط بزی ( احمد بن محمد، مولی بنیمخزوم، ملقب به بزی و مکنی به ابوالحسن، (١٧٠-٢٤٠تا٢٥٠ ق) در مکه وفات نموده است. برخی وی از مردم همدان برشمردهاند که موذنی مسجدالحرام و پیشوایی تعلیم قرائت را در مکه بر عهده داشته است. البزی در روایت نمودن قرائت ابن کثیر تنها نبوده؛ بلکه با او تعداد زیادی که توافق آنها بر دروغگویی غیر ممکن است، قرائت ابن کثیر را روایت نمودهاند. لکن او مشهورترین و شاخصترین و عادلترین راویان او میباشد. چهل سال مؤذن و امام مسجدالحرام بوده و بسیاری بر او قرائت نمودهاند. البزی در سال ۲۰۵ در مکه به سن هشتاد سالگی وفات یافت. مقام شیخ القرائی در مکه به او منتهی شد. وی روش ویژهای را در قرائت قرآن برای خود اتخاذ کرده بود؛ از جمله: صله دادن به میم جمع و هاء ضمیر، عدم اماله یا تقلیل، افزودن هاء ساکن به آخر کلماتی مثل "لم" هنگام وقف و جز آنها.) [۲۰]
تقوی، محمدعلی، کتاب تاریخ قرآن مجید، ص۸۶ - ۶۹، تهران، کیهان، ۱۳۲۸.
[۲۱]
حجتی، محمدباقر، تاریخ قرآن، ص۳۱۸، بیروت، ۱۳۷۵.
و قنبل (او محمد بن عبدالرحمن بن خالد بن محمد بن سعید المخزومی مکی ، ملقب به قنبل میباشد. او در سبب لقب گرفتن او به این لقب اختلاف است. گفتهاند، سببش این بوده که از خانوادهای در مکه که به آنها القنابله گویند به آن مشهور شد، یا گفتهاند به سبب استعمال وی جهت بیماریش از دارویی که به آن قنبیل گویند و نزد داروگران معروف است، میباشد. به سال صد و نود و پنج در مکه متولد شد، قرائت را عرضاً از احمد بن محمد بن عون النبال، و احمد البزی و بر ابیالحسن احمد القواس و بر ابیالاخریط وهب بن واضح و بر اسماعیل بن شبل و معروف بن مشکان از ابن کثیر فرا گرفت. قبنل در قرائت ماهر و استاد بود. ریاست اقراء در حجاز به او منتهی شد. او از والاترین و مطمئنترین کسانی است که قرائت ابن کثیر را روایت نموده است. گویند وقتی که پیر و سالخورده شد، اقراء را هفت سال یا ده سال قبل از مرگش قطع نمود و به سال ۲۹۱ ق در سن نود و شش سالگی در مکه وفات یافت.) [۲۳]
تقوی، محمدعلی، کتاب تاریخ قرآن مجید، ص۶۸، تهران، کیهان، ۱۳۲۸.
[۲۴]
حجتی، محمدباقر، تاریخ قرآن، ص۳۱۹، بیروت، ۱۳۷۵.
از شاگردان وی روایت شده، ولی این دو راوی معروف هیچیک مستقیماً از وی حدیث اخذ نکردهاند. [۲۵]
زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۱۱۵، بیروت، ۱۹۸۶.
در ریحانة الادب آمده است که: «ابن کثیر اصول قرائت را از مجاهد، ابن عباس و علی بن ابیطالب (علیهالسلام) اخذ نمود». کسان دیگری چون [[|اسماعیل بن عبدالله القسط]]، اسماعیل بن مسلم، حماد بن سلمه، خلیل بن احمد، سلیمان بن المغیره، شبل بن عباس، عبدالملک بن جریح، ابن ابیملیکه، سفیان به عیینه، ابوعمرو بن العلاء و عیسی بن عمر، قرائت را از او روایات نمودند. [۲۷]
معرفت، آیتالله محمدهادی، تاریخ قرآن، ص۱۴۱، تهران، انتشارات سمت، چاپ سوم، ۱۳۷۹.
۱۲ - روش ابن کثیر در قرائتاکنون روش ابن کثیر را در قرائت بیان میکنیم: ۱۲.۱ - بسم اللهبسم الله را بین دو سوره میخواند، مگر بین انفال و توبه بمانند؛ ۱۲.۲ - مدمد منفصل را به قصر و متصل را به توسط گفته و احد خوانده است؛ ۱۲.۳ - میم جمعمیم جمع اگر بعدش متحرک باشد، مضموم و به واو مدی صله میدهد؛ مثلاً «علیهم و لا الضالــــین» را «علیهموا و لا الضالــــین» میخواند؛ ۱۲.۴ - هاء ضمیرهاء ضمیر اگر مضموم و قبل از آن حرف ساکن و بعد از آن حرف متحرک باشد، به واو مدی صله میدهد؛ مانند: «منه ءایات»؛ و اگر هاء ضمیر مکسور و قبل از حرف ساکن و بعد از آن حرف متحرک باشد، به یاء صله میدهد؛ مانند: «فیه هدی» (هاء ضمیر یا هاء کنایه به هائی میگویند که در آخر کلمات آمده و دلالت بر ضمیر مفرد مذکر غائب دارد. هاء کنایه در اصل مضموم است؛ ولی اگر قبل از آن کسره یا، یاء ساکن یا مدی بیاید، هاء کنایه مکسور میگردد. توضیحات بیشتر در رابطه با هاء کنایه را در آخر مطلب بخوانید)! ۱۲.۵ - تاء تأنیثبر تاءهای تأنیث که در آخر کلمات میبایست به صورت ة (ه دو نقطه!) باشند و در رسم الخط قرآن در بعضی مکانها به صورت تاء کشیده نوشته شده، در وقف بر آنها فقط به صورت هاء ساکن تلفظ میکند. ۱۲.۶ - دو همزه همجواردو راوی او در مورد دو همزه همجوار در دو کلمه که حرکتی همانند داشته باشند، اختلاف دارند. البزی آن را به مانند قالون میخواند ـ منظور انداختن همزه اول اگر هر دو مفتوح باشند و تسهیل آن. همزه اول اگر هر دو مکسور یا مضموم باشند. و قنبل به تسهیل همزه دوم یا ابدال آن به حرف مد بمانند ورش میخواند؛ اما در همزههایی که حرکت آنها مختلف باشد، ابن کثیر در هر دو روایت او یعنی البزی و قنبل، همزه دوم را به مانند قالون و ورش تغییر میدهد. ۱۲.۷ - یاء اضافهیاءهای اضافه را اگر بعدش همزه قطع مفتوح یا همزه وصل (همراه با لام تعریف یا بدون آن) باشد، به فتح میخواند که شرح بیشتر آن از تألیفهای علم قرائت دانسته میشود. ( ابن کثیر ۲۲ مورد از کل ۶۱ مورد یاءهای زائده را در وصل و وقف به اثبات میخواند و البزی و قنبل با او در پنج مورد اختلاف دارند، که در بخشهای بعدی این تایپک توضیحات کامل داده خواهد شد). ۱۲.۸ - خواندن یاء اضافه به اثباتبعضی یاءهای زائده را در وصل و وقف به اثبات میخواند که علمای قرائات بیان آن را به عهده گرفتهاند و باید دانست که اختلاف بین دو راوی ابن کثیر، البزی و قنبل در تعداد کمی از کلمات که در کتابهای قرائات به صورت منثور و منظوم بیان شده، میباشد. ۱۲.۹ - همزه دوم از دو همزه همجوارهمزه دوم از دو همزه همجوار را در یک کلمه، بدون وارد کردن الف بین آنها فقط تسهیل مینماید. [۲۸]
معرفت، آیتالله محمدهادی، تاریخ قرآن، ص۱۴۱ ـ ۱۴۲، تهران، انتشارات سمت، چاپ سوم، ۱۳۷۹.
[۲۹]
حجتی، محمدباقر، تاریخ قرآن، ص۳۱۷ - ۳۱۹، بیروت، ۱۳۷۵.
۱۳ - وفات ابن کثیروی بعد از سالها در اواخر سنین کهولت به مکه بازگشت و در همانجا در سال ۱۲۰ (ه. ق) بدرود حیات گفت. ۱۴ - پانویس
۱۵ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عبدالله بن کثیر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۷. ردههای این صفحه : درگذشتگان سال 120 (قمری) | درگذشتگان سده 2 (قمری) | راویان حدیث | رجال | صحابه | قراء سبعه | مقالات پژوهه
|